89/3/14
12:17 ص
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شیر دادم که حسینی باشی ...... هم چو عباس علمدار خمینی باشی
اسـلام هـمـه ما را به اطاعت و عبادت الله و پیروی از او و پیغمبران اسلام دعـوت می کند،مـن نیز بـه شما عرض میکنم که امام خـمینی بـرای اسلام و قـرآن قیـام فـرمود و ایـن همه مشکـلات و مصیبتها و رنـج ها و مشقاتـی که مـلت و امام عـزیـز مـا دارنـد می کشند همه بـخاطـر اسلام است و تحمل آن عبادت است . (فرازی از وصیتنامه شهید بزرگوار حمدالله شاه بختی)
جهت مشاهده کل وصیتنامه اینجا را کلیک نمایید
89/2/24
3:9 ع
بی نام داشت کتاب می خوند. "گزیده فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی. جلد 1. آداب و رسوم. نوشته: سید مهدی فهیمی. نشر پایداری. 97 صفحه. قیمت: بی خیال ..." . شما بخونید "فرهنگ جبهه"
همینطور خوند و خوند و خوند تا رسید به این جا :
ایام فاطمیه
در دهه فاطمیه رزمندگان حال و هوای دیگری داشتند. عزاداری در این ایام فوق العاده سنگین بود و هیئت ها سنگ تمام می گذاشتند. مصیبت خوانی و مداحی، با ذکر آن چه بر سر ام ابیها و پاره تن پیامبر رفته و در کتب معتبر آمده بود، داغ دل های سوخته را تازه تر می کرد.
نشسته خواندن نماز شب با حزن و اندوه و افسردگی تمام به یاد مادر در مقایسه با نشاط و آمادگی سایر شب ها برای بهتر درک کردن واقعه و حال حضرت فاطمه سلام الله علیها بعد از آن، جگر بچه ها را آتش می زد. این شب ها چشم هر کس به بچه سید ها می افتاد بی اختیار اشکش جاری می شد؛ خصوصا بچه های کم سن و سال تر. در شب شهادت بی بی آن ها وسط می نشستند و بقیه دورشان حلقه می زدند و با هم در عزای مادر هم ناله می شدند، نوحه می خواندند و اشک می ریختند.
و بی نام بی اختیار آهی کشید ...
http://lalehaymalakot.parsiblog.com/Pages/vizheh_nameh_hazrat_zahra/
http://lalehaymalakot.parsiblog.com/Pages/moarefi/
پیام رسان